قلم مجازی..

خودش میره..قلم را میگم...

قلم مجازی..

خودش میره..قلم را میگم...

شهید راه عقیده...او کجا و من کجا؟؟؟

به نام خدای مهربانی

هنوز هم نمیتوانم باور کنم...
مثل خواب می ماند..گویا برایم خیلی هضم این موضوع دشوار است..خوشا به حالش که رفت..تازه مسلمانی که در راه اعتقاداتش به دست دشمنان بی رحم اسلام کشته شد...او در کشوری خارجی،با ریشه ای ایرانی،و البته مسلمانی واقعی،در راه اعتقاداتش استقامت کرد و شهید شد..او،آنجا، در آن شرایط ،به فکر اسلام بود..من ،اینجا، در این شرایط، به فکر کم و زیاد شدن امکانات مادی و آزادی های خودم هستم..خوشا به حالت محیا...
چه عاشقانه به سوی معشوقت پر گشودی...
میدانی ما هستیم و راهت را ادامه خواهیم داد..
تو فقط 22 سال داشتی..
تو در آستانه ازدواج بودی..
آرزو های زیادی داشتی...
کاش میتوانستم اندکی مثل تو باشم..
یادت می آید میگفتی نمیدانی بخندی یا گریه کنی از اینکه تازه مسلمان شده ای؟؟
من به تو میگویم..
بخند که خدای بزرگ تو را در آغوش کشیده..
بخند که سعادتی نصیبت شده که آرزوی هر بچه مسلمانی است..
محیا جان..
شهادتت مبارک..
این روزها و شبها که سر سفره خداوند و انبیا و اولیا می نشینی،یادی هم از ما کن...

شادی روحش فاتحه+صلوات
پ.ن:هفته گذشته با خبر شدیم،یکی از هم سنگرهایمان در اینجا،که چند وقتی بود داشت افرادی را در کشور ایتالیا،به اسلام دعوت می کرد،توسط وها+بیون افراطی مورد حمله قرار گرفت.
این تصادف موجب شد وی مرگ مغزی شده و امیدی به زنده بودنش نباشد.
او ایرانی الاصل و تازه مسلمان شده بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد