قلم مجازی..

خودش میره..قلم را میگم...

قلم مجازی..

خودش میره..قلم را میگم...

راه

برو کارت درسته..فقط اگه وایسادی برای استراحت,به راهی که اومدی نگاه کن و ببین,اگه از چه راهی نمیومدی بهتر بود...اینه فهمیدن اینکه درست زندگی میکنم یا نه!

ببین و بیاندیش...

به نام او..


گاهی داشته های من و  وضعیت من، آرزوی دیگری است...

عکسی جالب...به ادامه مطلب بروید..




ادامه مطلب ...

ضررهای زن زیبا برای آقایون...

به نام آفریننده زیبایی


دانشمندان اعلام کردند ملاقات با یک زن زیبا می‌تواند برای سلامت شما مضر باشد.


تلگراف نوشت: نتایج یک تحقیق در دانشگاه والنسیا نشان می‌دهد که ملاقات با یک زن زیبا باعث افزایش هورمون استرس موسوم به کورتیزول در بدن انسان می‌شود.


    



     

ادامه مطلب ...

این روزها خیلی دردم میاد...

به نام آفریننده مرگ و زندگی


این روزها خیلی دردم میاد..

درد من از بی دردی آدم هاست..

درد من از بی تفاوتی آدم هاست..

دردم  از اینه که هیچ کس براش مهم نیست...

هیچ کس براش مهم نیست که انسانیت داره گم میشه..

هیچ کس براش مهم نیست که شرافت و مردانگی داره از بین میره..

هیچ کس یک لحظه هم فکر نمیکنه که اگه اتفاقی برای خودش بیافته از دیگران انتظار کمک داره..

این روزها همه به خودشون فکر می کنند..

آدما میخوان برتر باشن..

به هر قیمتی..حتی له کردن دیگران..

خیلی دردم میاد این روزها..

انگار نه انگار..

به نام آفریننده رمضان..

داشتم میرفتم کلاس زبان ،صبح اول صبح،یه مرده رو دیدم داشت همین طور سیگار میکشید.انگار نه انگار که ماه رمضونه..


توی کلاس نشستم،دختره  همین طور میخنده و حرف میزنه و آب پرتغال میخوره.انگار نه انگار که ماه رمضونه..


دارم میرم خونه،توی اتوبوس بچه بستنی دستش داره لیس میزنه.انگار نه انگار که ماه رمضونه..


توی خیابون دارم راه میرم.دو تا زن گنده دارن اون طرف خیابون راه میرن.نفری یک بطری آب معدنی دستشونه دارن میخورن.انگار نه انگار که ماه رمضونه..


خاله ام میگه:نشستم تو اتوبوس،از تشنگی گلوم چسبیده به هم.له له آب میزنم.زنه نشسته روبروم.یک بطری آب معدنی تگری در آورده داره قلپ قلپ میخوره.انگار نه انگار که ماه رمضونه..


دارم میرم اون ور خیابون.یک پژویی از اون سر خیابون داره میاد.صدای ضبطش گوش فلک رو کر کرده.انگار نه انگار که ماه رمضونه...


میزنم کانال یک تا پنج.سریال هاش همه راجع به جن و پری و  فرشته و شیطونه.نه ماه رمضونی نه افطار و سحری نه صحبتی..انگار نه انگار که ماه رمضونه..


سه ساعت وایسادم تو ایستگاه منتظر اتوبوس.دارم از گرما هلاک میشم.دریغ از یه دونه اتوبوس.انگار نه انگار که ماه رمضونه..


نشستیم سر سفره افطار تلویزیون روشنه.داره تبلیغ پوشک بزرگ سال ایزی لایف میکنه.افطار کوفتون میشه.انگار نه انگار که ماه رمضونه..


صدای اذان میاد.یعنی وقت افطاره.تلویزون روشنه داره اذان میگه.از اون طرف صدای در کردن توپ میاد.انگار توی دوره رضاشاهیم که با توپ در کردن وقت افطار را اعلام کنند.انگار نه انگار که ماه رمضونه..