قلم مجازی..

خودش میره..قلم را میگم...

قلم مجازی..

خودش میره..قلم را میگم...

دل شکسته من !

به نام خدای همه لحظه های من

خیلی دلم گرفته!!

احساس میکنم وسط یک شهرم که هیشکی حرفم رو نمیفهمه!!

اصلا ربطی به خونه نداره..

توی تالار بحثی شد که خیلی دل من رو رنجوند!

از او دفاع کردم و تنها جرمم دفاع از او بود..!

وچه هجمه ها و حرفهایی که به سمت من روانه شدند!!

من فقط از او دفاع کردم و چه سخت است کسی را دوست بداری و قدرش ندانند.!!

ای کاش روزی برسد که همه هم نظر شویم..!

همه به هم احترام بگذاریم..!

روزی که کسی به خاطر دفاع از محبوبش مواخذه نشود..

دلم خیلی گرفته..!


اربعینی دیگر..

به نام خدایی که در همین نزدیکی است..

و چه زود روزها گذشتند و ما به اربعین سرور وسالار شهیدان رسیدیم..!

در این ۴۰ روز حرم امام حسین علیه السلام را در میان شهرها چرخاندند و با بی حرمتی تمام آنان را  دشمن خدا نامیدند.!

چه گذشت بر عمه سادات زینب(س)زمانی که در برابر دشنام و هلهله مردم در کوچه های شهر و بانظاره بر سر مطهر برادرش هیچ نگفت و همه را در قلب مبارکش فرو برد..!

آنان ر ااسیر کردند و هرانچه میتوانستند از ظلم و ستم بر آنان روا داشتند..!

.

.

.

.

.

.

.

در این ۴۰ روز که این مصیبتها برآنان میگذشت من چه کردم؟

آیا با غریبی و مظلومیت آنها همراه شدم؟

آیا به لحظه لحظه غم و اندوه کاروان بی سالار حسین (ع)گریستم؟

آیا به خود گفتم که کودکان حسین(ع)چه میکنند؟

آیا زمانی که از نعمات خدا تناول میکردم به این اندیشیدم که کودکان حسین چه میخورند؟

زمانی که در جای گرم و نرم میخوابیدم به این فکر کردم که کاروان عشق روی ریگ های بیابان سر بر بالین مینهند؟

آیا خود را لحظه ای به جای آنها گذاشتم؟

آیا به این فکر کردم که درد غریبی و بی سرپرست بودن چه دردی است؟

.

.

.

.

.

.واکنون در اربعین امام هستم.

با همان پشیمانی و حسرت بخاطر گذر این ماه و بی معرفتی من نسبت به آن..

دوباره محرم وصفری دیگر را به پایان میرسانم و به این می اندیشم که شاید سال دیگر خداوند توفیق معرفت امام حسین (ع)را به من بدهد و دوباره!!

.

.

.

.

خداوندا!سخنی که از عمق وجودم میگویم بشنو!

من حسین را دوست دارم ...من زینب را دوست دارم...من اباالفضل را دوست دارم...

من علی اکبر را دوست دارم..

خدایا به بزرگی این عزیزان قسمت میدهم  لطف و مرحمتت را لحظه ای از من دریغ مکن!

خدایا توفیق حسین شناسی و زینب شناسی و معرفت راه بزرگی که پشت سر گذاشتند را نصیبم فرما..

خدایا لحظه ای محبت حسین را از من نگیر..

آمین یا رب العالمین...


کپل با نمک..!!

به نام آفریننده زیباییها




خیلی خوشگل  وبانمکه!هروقت آدم حال و حوصله نداره بیاد اینو نگاه کنه!

تازه کلی خانواده داشت.

من فقط این رو آوردم..

دانشگاه عزیزم!!

بنام آفریننده ماه و مهر

امروز رفته بودم دانشگاه..هم یک نامه داشتم که باید میگرفتم و هم اینکه میخواستم برم سایت..

تا ساعت 2  ونیم اونجا بودم..وقتی خواستم برگردم رفتم سر قبور شهدا!!

آخه ما تو دانشگاهمون شهید گمنام داریم..

میدونید چه حالی داشتم..بغض گلوم رو گرفته بود

..با اینکه دوترم دیگه دارم در این دانشگاه و لی احساس میکردم چقدر دلم براش تنگ شده..اشک تو چشمام جمع شد..به شهدا گفتم نمیدونم نظر شماهاست که من اینقدر به دانشگام وابسته شدم یا چی؟؟

آخه هنوز 6 ماه نشده این شهدا قدم رو چشممون گذاشتن و اومدن..

در راه برگشت همش بغض تو گلوم بود..واقعا نمیدونم چرا!!

صبح که داشتم از خونه میومدم بیرون بابام گفت واسه چی داری میری دانشگاه..

میدونید چی گفتم؟

گفتم دلم براش تنگ شده..

نمیدونم فقط من این جوری هستم یا دیگران هم همین حس رو نسبت به دانشگاهشون دارن؟؟

من که از الان ماتم گرفتم چطوری میخوام فارغ التحصیل بشم؟؟

به دوستام میگم من میخوام ارشد رو هم اینجا بخونم میگن:وا!!دیوونه شدی؟؟

اینجا چی داره؟؟

ماهمه میخوایم فرار کنیم از اینجا..

اصلا مشکل چی هست؟؟

به نام او که بی او بی وجودم..

دیشب داشتم درمورد یک نفر که درد ل هاش رو در وبلاگش نوشته بود میخوندم..

دیدم چقدر مشکلاتش از من بیشتره؟

چقدر در سختی هست..ولی امیدوار..بعد با خودم گفتم هرکس در هر شرایطی که هست مشکلات خاص خودش روداره!!

نمیشه همه وضعیت هاشون مثل هم باشه....منم به سهم خودم مشکلات خودم رو دارم و کسی که وضعش 10 برابر از من بهتره مشکلات خودش رو داره...اصلا باید دید مشکل از نظر هرکس چی هست؟؟

یکی پول نداشتن رو مشکل میدونه!یکی بی اهمیت واقع شدن رو مشکل میدونه!یکی همدم نداشتن رو مشکل میدونه!اما من چیزی رو مشکل میدونم که نتونم حلش کنم!

چیزی رو مشکل میدونم که برای آدمای دیگه پیش نیومده باشه!

چیزی رو مشکل میدونم که براش راه حلی پیدا نکنم!

اصلا اگر مشکلات نباشن که زندگی شیرین نمیشه!

اگر آدم همش در راحتی باشه ،به قول دوستم اگر به اون دنیا و به بهشت بره از چی میخواد لذت ببره؟؟

در سختی هاست که باید رشد کرد..

خدا به هممون همت عالی بده..آمین..