قلم مجازی..

خودش میره..قلم را میگم...

قلم مجازی..

خودش میره..قلم را میگم...

ربیع آمد...خوش آمد..

به نام خدای اطلسی ها..

به به..!عجب بویی میاد..بوی بهار...بوی شروع دوباره..

بوی اشتیاق برای بندگی خدا..

احساس عجیبی دارم...احساس میکنم بعد از 2 ماه دوری از همه چیز درها به روم باز شده..

غم و عزاداری برای سرور عزیزم امام حسین(ع)به پایان رسیده..

همگی باید شاد باشیم..بخندیم..رخت عزا از تن بیرون کنیم..

شاد باشیم..به انتظار 17 ربیع سالروز ولادت با سعادت پیامبر اکرم (ص)بنشینیم..



باید یک زندگی واقعا جدیدی و بدور از هرگونه خطا و اشتباه رو آغاز کنم..

این را به فال نیک میگیرم که ترم جدید دانشگاه مقارن با ابتدای ربیع گشته است..

خدایا!از تودرخواست میکنم به من کمک کنی تا بهتراز قبل باشم..آمین..

نظرات 4 + ارسال نظر
آتوسا شنبه 16 بهمن 1389 ساعت 09:07 http://ghose.blogsky.com/

واقعا پسرهای اینطوری هم پیدا میشن؟

خوده خودم شنبه 16 بهمن 1389 ساعت 11:01 http://www.khodamokhodam.blogsky.com

چه جالب!
به اینش دقت نکرده بودم!
(همون ترم جدید!)

روشنک شنبه 16 بهمن 1389 ساعت 18:23

مرسی عزیزم از اینکه بهم سر زدی.

آگرین چهارشنبه 20 بهمن 1389 ساعت 11:14 http://modarablogsky.com

سلام
به سایت دکتر آرش نراقی که لینکش در وبلاگ من هم هست یه سری بزن
مطالبش یه کمی تخصصیه اما قسمت روزگفتاراش خیلی جالبه
از اونجایی که عاشق عرفان و خدا و این حرفایی مطمئنم خوشت میاد
ممنون که به من سر زدی
بازم بیا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد